یادداشت

20 شاخصه مهم انتخاب استانداران

20 شاخصه مهم انتخاب استانداران

محتوای شاخصه‌های اختصاصی استانداران 1400 و درواقع استانداران دهه پنجم انقلاب، در اندیشکده مطالعات راهبردی تهیه شده و یک بحث کارشناسی و میدانی است.

به گزارش اکو البرز -احمد خورشیدی آزاد - نیازها و اقتضائات کشور در دهه پنجم با دهه‌های قبل بسیار متفاوت است و از قضا این شاخصه‌ها به طور دائم در حال تغییر است. لذا باید در انتخاب مسئولان و به خصوص استانداران این شاخصه های به روز مدنظر قرار گیرد.

شرایط فعلی کشور سنگلاخی است. یعنی مشکلات و موانعی در مسیر ما وجود دارد که باید آنها را برطرف کنیم و جلو برویم. به تعبیر کارشناسان امنیت، ما در شرایط عادی و البته در مرحله بحران نیستیم، بلکه در شرایط غیرعادی قرار داریم که کارشناسان توسعه اسم این شرایط را میرش و رویش گذاشته‌اند. یعنی ما در شرایطی هستیم که از حالت یک کشور در حال توسعه در مسیر یک کشور توسعه یافته پیش می رویم و این سرنوشت همه کشورهایی است که این مرحله را پشت سر گذاشته اند.

لذا اگر تصمیم خوب بگیریم و چند مگاپروژه اجرا کنیم، می توانیم به شرایط عادی برسیم و از نظر توسعه هم وارد حوزه کشورهای توسعه‌یافته می شویم. در این راستا به مدت 8 ماه با انجام کار کارشناسی، علمی و میدانی قابل اجرا در اندیشکده مطالعات راهبردی طرحی به نام «عبور از سنگلاخ» را در 39 صفحه تهیه و تدوین کرده ایم. در این تحلیل ما به 54 ضعف و تهدید و 74 فرصت و قوت رسیده ایم و این راهکار را مطرح کرده ایم که در یک بازه زمانی 8 ساله هزار مگاپروژه را می توان انجام داد تا مشکلات ایران به طور کامل برطرف شود.

هم اکنون ما در حوزه اقتصاد، شاهد یک فاصله طبقاتی 16 برابری بین دهک‌های بالا و پایین هستیم. 17 میلیون جوان بیکار 18 تا 35 ساله داریم. 60 میلیون جمعیت واجد دریافت یارانه و 4 میلیون زن سرپرست خانواده داریم که همه زیر خط فقر مطلق هستند. 11 میلیون حاشیه نشین داریم و 30 درصد جمعیت ما یعنی 24 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق هستند. 7 میلیون خانواده بدون مسکن داریم که با احتساب جوانان مجرد 14 میلیون نفر هستند و چشم‌انداز 10 ساله 20 میلیون نفر نیازمند مسکن خواهند بود.

در عین حال با معوقات بانکی حجیم، قاچاق گسترده، کسری بودجه، انباشت نقدینگی غیرقابل توزیع، فساد سازماندهی شده و ریشه دار مافیاها در همه حوزه‌ها و فرار مالیاتی گسترده مواجهیم. از حیث امنیتی هم شاهد ضعف اعتماد بین مردم و حکومت هستیم. همچنین طی 20 سال اخیر طرفدار تفکر غرب در کشور به سرمایه اجتماعی رسیده است. مسئله بعد ایجاد دوقطبی‌های شکننده مثل دوقطبی مدیران و مردم، دوقطبی آزادی و محدودیت، دوقطبی جنگ و صلح و... است. در سال 96 قبل از انتخابات ریاست جمهوری تمام نظرسنجی‌ها اعلام کرد که روحانی بیش از 23 درصد رای نمی آورد، اما روی این دوقطبی‌ها کار کردند و میزان آرا را به 57 درصد رساندند، چون زمینه اجتماعی ایجاد شده بود.

رسیدن به نقطه جوش یکی از مشکلات امنیتی ماست. سستی و رخوت و کم انگیزگی در بین نیروهای انقلاب، کاهش تاب آوری مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی در طول 42 سال اخیر باعث شده که مقاومت ذهنی و عینی مردم کاهش یابد. لذا در حالی که رییس جمهور به تازگی کار خود را شروع کرده، انتقادات زیادی از عملکرد وی وجود دارد.

مسئله مهم بعدی این است که نفوذ به سطح حداکثری رسیده است و ماهیت خود را عوض کرده و از حالت فیزیکی به غیرفیزیکی رسیده است. یعنی امروز نفوذی‌ها به دنبال بمب‌گذاری نیستند، بلکه به دنبال این هستند که سیاست، برنامه، طرح، پروژه و تصمیم غلط آن هم در هیبت رفیق و کارشناس به مدیران ما القا کنند.

مسئله بعدی مهاجرت مغزها است که اشکال بسیار مهمی است. در حوزه امنیت و ضدامنیت این ذهنیت از سوی دشمن ایجاد می شود که ایران جای ماندن نیست و باید رفت. مسئله بعدی ایجاد ذهنیت ناپایداری نظام است که حسن روحانی مبدع این ذهنیت خطرناک بود و در دوران 8 ساله روحانی این ذهنیت به شدت تقویت شد.

بی محلی مدیران نسبت به اجرای سیاست های کلی نظام، چالش دیگر ماست. همچنین ناتوانی مدیران ما در تبدیل سیاست ها و برنامه های کلی به برنامه های عملیاتی ضعف دیگر ماست؛ یعنی سیاست های کلی ما علیرغم کارآمد، موثر و پرمحتوا بودن، اما اجرایی نشده است که درنهایت از دل آنها اقدامات مخل امنیت و اغتشاش درمی آید.

موثر واقع شدن سیستم جنگ روانی دشمن از دیگر مسائل است که توانسته تغییر ذهنیت به وجود بیاورد و در این حوزه هم بسیار ضعف داریم. چالش بعدی ناکارآمد بودن دیدگاه ها و نظریات اقتصادی موجود ماست. هرچند طبق فرمایش رهبری، مشکلات کشور راه حل داخلی دارد و باید متکی به ظرفیت های داخلی باشیم، اما به این معنا نیست که نباید از ظرفیت های خارجی استفاده کرد.

چالش بعدی ضعف مفرط دستگاه های نظارتی مثل نهادهای بازرسی، حفاظت اطلاعات، حراست و... است و ما نیاز به عیون داریم. مشکل بعدی ما ضعف فرهنگ کار و تلاش در ایران است. در حالی که نرم زمان کاری مفید در دنیا 8.5 ساعت است، ما هنوز روی 35 دقیقه مانده ایم که برای ما مشکلات اقتصادی و عقب رفتگی و درنهایت مشکلات مخل امنیت ایجاد می کند. در حوزه روابط بین‌الملل هم مشکلاتی داریم. اما نقاط قوت ما بیشتر از نقاط ضعف است. وجود امر ولایت فقیه، بزرگترین مزیت ماست. در عین حال ما از نظر گردشگری در رتبه نهم ولی از نظر درآمدهای گردشگری در رتبه 140 هستیم. اگرچه در حوزه جنگل بلوط در دنیا دومین قطب هستیم، اما درآمد ما از جنگل صفر دلار است و ترکیه که قطب اول جنگل بلوط است، 92 میلیارد دلار درآمد دارد. سومین ظرفیت بزرگ ما منابع طبیعی است که طبق محاسبات کارشناسی ارزش آنها 27 تریلیون دلار است. چهارمین ظرفیت ما نفت و گاز است که درمجموع در دنیا رتبه اول را با محاسبه مجموعه منابع کشف شده و نشده داریم. پنجم موقعیت ممتاز ژئوپولتیک و ششم ظرفیت جنگل نخل ما در کشور است.

با این اوصاف؛ حال که مسئله انتخاب استانداران پیش آمده، گذشته از شاخصه های عمومی و کلی مدیریتی که هر مدیری باید از قدرت هماهنگی و نظارتی برخوردار باشد، 20 شاخصه قابل طرح است که عبارتند از:

  1. استاندار باید اقتصادبلد، مزیت شناس و پروژه شناس باشد. نسبت به آمایش سرزمینی استان کاملا آشنا باشد.
  2. استاندار باید مومن نسبت به پایداری نظام باشد.
  3. استاندار باید تفکر عیون باوفا نسبت به دین، اخلاق، انقلاب و اهل صدق را داشته باشد.
  4. برای تصمیم‌های جدید و بزرگ شجاعت داشته باشد.
  5. مردم‌شناس و مردم‌دار باشد. به مردم اعتقاد داشته باشد.
  6. استاندار باید سیاست بلد باشد، اما جناحی نباید باشد و همه افراد کاربلد و خوش فکر را برای حل مشکلات استان پای کار بیاورد.
  7. مرد جذب سرمایه باشد. دولت ما کمبود بودجه دارد و استاندار باید از سرمایه‌های خارجی استفاده کند.
  8. ارتباط رفیقانه با نخبگان، مدیران و به خصوص با مردم داشته باشد.
  9. استاندار باید از ظرفیت‌های هلدینگ‌های ملی کشور استفاده کند.
  10. استاندار باید برای ستاد شخصی خود یک اندیشکده کوچک پرمحتوا با حضور کارشناسان خوش‌فکر و کاربلد انقلابی ایجاد کند.
  11. استاندار باید اوضاع امنیتی را مانیتورینگ کند. یعنی پیش‌بینی کند تا بتواند پیشگیری کند.
  12. روی طرح مردمی‌کردن امنیت کار کارشناسی و فنی انجام دهد.
  13. سیستم تعقیب فرمان قوی داشته باشد.
  14. استاندار استان‌های امنیتی مثل کردستان، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، خوزستان حتما باید یک فرد امنیتی، اقتصادی، تحول‌ساز و دیپلمات باشد.
  15. دلبر نداشته باشد.
  16. از وقت 4 ساله خود دقیقه به دقیقه استفاده کند.
  17. بداند استاندار چه کشوری و در چه شرایطی است. استانداران دلسوز و کاربلد برای استان‌ها انتخاب شود تا از ظرفیت آن استان به نحو احسن برای ثروتمند کردن منطقه استفاده کند.
  18. فهیم باشد. بتواند برنامه های کلی را فورا به پروژه تبدیل کند.
  19. مطیع باشد، اما دارای نظر و منتقد هم باشد. استاندار چاپلوس به درد هیچ کاری نمی‌خورد. افرادی را که به دنبال پست هستند، خط بزنید.
  20. استاندار باید خوش‌خلق و با مردم خودمانی باشد. افراد بداخلاق، متکبر و اشرافی‌صفت را برای استانداری انتخاب نکنید.
  • کپی شد
  • کپی شد
کپی شد